loading...
دي جي دانلود
آذركمان بازدید : 229 نظرات (0)

بسياری از ما وقتی اسم گوگل به ميان می‌آيد، تصويری از يك موتور جست‌وجوی مشهور در ذهن‌مان نقش می‌بندد.

شهركی را در نظر بگیرید كه فقط یك فروشگاه برای تأمین نیازهای مردم داشته باشد. صاحب این فروشگاه از آنجا كه آدم زرنگی است، همه جور جنس در آن می‌فروشد. از مایحتاج منزل تا روزنامه و وسائل برقی و لوازم‌التحریر و حتی در این فروشگاه مكانی هم برای نگهداری كودكان و جایی برای استراحت والدین و گپ زدن آنها با هم تدارك دیده است.
 
صاحب فروشگاه از طریق مرور لیست كالاهایی كه مردم خرید می‌كنند به نیازهای آنها و خانواده‌شان پی می‌برد و برای‌شان برنامه‌ریزی می‌كند. او یك نقشه از شهرك با مقیاس 1:500 روی یكی از دیوارهای فروشگاه نصب كرده و مراجعان علاقه‌مند معمولاً مكان منزل خود را روی آن بررسی می‌كنند. صاحب فروشگاه بدون اینكه كلامی با آنان صحبت كند، به مرور زمان آدرس منزل آنها را ‌می‌یابد.

مثال بارز این مسئله را در محله‌های خودمان می‌توانیم ببینیم. مغازه‌دارها اطلاعات جامعی در مورد اهل محل دارند. هر كس اطلاعاتی در مورد كسی می‌خواهد، از بقال محل می‌پرسد!

ما از گوگل چه می‌دانیم؟
بسیاری از ما وقتی اسم گوگل به میان می‌آید، تصویری از یك موتور جست‌وجوی مشهور در ذهن‌مان نقش می‌بندد. این شركت اینترنتی، هم‌اكنون خدمات مختلفی را به كاربران سراسر جهان ارائه می‌دهد. جست‌وجوی اطلاعات، پست الكترونیك (رایانامه)، گفت‌وگوی آنلاین (چت)، خواننده خوراك (فید ریدر) از مهم‌ترین این خدمات هستند، اما خدمات گوگل به اینها منتهی نمی‌شود. گوگل ده‌ها سرویس مختلف را برای كاربران عرضه می‌كند.

مثلاً Google Docs ابزار بسیار سودمند آنلاینی است که جایگزین خوبی برای ورد و اکسل مایکروسافت محسوب می‌شود. همه‌جا هم در دسترس است و می‌توانید اسنادتان را به سادگی به اشتراک بگذارید و به طور گروهی آنها را ویرایش کنید.

گوگل‌ارث (GoogleEarth) كه برای مشاهده كره زمین و مكان‌های مختلف آن به صورت مجازی دردسترس است.

سرویس آمار بازدید سایت گوگل (Google Analytics)، ابزاری بسیار کامل است. هر نوع اطلاعاتی در مورد بازدیدکنندگان سایت‌تان که بخواهید به شما می‌دهد. اکثر شهرهای ایران را می‌شناسد و بازدیدکنندگان‌تان از هر شهری را به شما اطلاع می‌دهد.

گوگل دسک‌تاپ، ابزار جست‌وجوی داخل رایانه شخصی شما که تمام فایل‌های داخل رایانه‌تان را به سرعت و مانند جست‌وجوی اینترنت برای‌تان می‌یابد. کافی است آن را نصب کنید و به آن فرصت بدهید تا فایل‌های داخل رایانه شما را شناسایی کند. گوگل دسک‌تاپ در کنار موتور جست‌وجوی خود، امکانات بسیار جالب دیگری به نام Gadget هم دارد که شامل انواع ابزار کاربردی و سرگرمی جالب می‌شود.

مترجم گوگل (Google Translator) متون شما را به 36 زبان مختلف می‌تواند ترجمه كند.
خدمات گوگل محدود به اینها نیست و شامل موارد بیشتری در حوزه خرید و فروش، پاسخ به سؤالات و ... می‌شود.

گوگل علاوه بر اینها سایت‌های زیادی را هم خریداری كرده است. سایت‌هایی كه كاربران زیادی در آنها فعالیت می‌كنند. مثلاً یوتیوب از سوی گوگل خریداری شده است.
وجه اشتراك این سایت‌ها و خدمات مختلف در تعداد بسیار كاربران‌شان است. كاربرانی كه اكنون با كلمه كاربری (Account) كه در گوگل دارند از خدمات این سایت‌ها بهره‌مند می‌شوند.

خدمات رایگان؟!
همه موارد بالا از خدمات مفیدی است كه گوگل به كاربران خود می‌دهد، اما آیا تا به حال، این سؤال برای‌تان پیش آمده كه این همه خدمات، چرا برای شما "رایگان" عرضه می‌شود؟

همه ما شنیده‌ایم و می‌دانیم كه انجام این كارها برای گوگل هزینه زیادی دارد. سرمایه‌گذاران بزرگی باید پول خرج كنند، مهندسان زیادی در حوزه‌های مختلف باید دور هم جمع شوند، قطعات فنی زیادی مثل سرورها و چیزهای دیگر باید ساخته شده و در كنار هم قرارگیرند تا چیزی به عنوان گوگل و خدمات آن در صفحه مرورگر ما عینیت پیدا كند.

استفاده از این همه، برای ما تقریباً هیچ هزینه‌ای ندارد. ظاهراً همه چیز مجانی است. اما چرا؟!
 
تبلیغات و...؟!

در محیط اینترنت سایت‌هایی كه بازدیدكننده بیشتری را به خود جلب كنند، محل مناسبی برای كسب اطلاعات از كاربران و همچنین تبلیغات برای آنها می‌شوند. گوگل نیز از این امر مستثنی نیست؛ اما گوگل هیچ تبلیغی را در صفحه اول خود نمی‌گذارد. گوگل با توجه به نوع جست‌وجویی كه شما انجام می‌دهید، برای شما تبلیغات مرتبط نشان می‌دهد.

همچنین گوگل با توجه به محتوای نامه‌هایی كه در صندوق ایمیل‌تان دارید، به شما تبلیغ نشان می‌دهد. یعنی با توجه به محتوای نامه‌هایی كه شما برای افراد دیگر می‌فرستید یا برای شما می‌آید، به شما تبلیغات مرتبط نشان می‌دهد.

كار از این به بعد كمی مخفیانه‌تر می‌شود. او می‌تواند با تحلیل و بررسی جست‌وجوها و همچنین محتوای نامه‌ها و همچنین صفحاتی كه كاربران به آنها مراجعه می‌كنند (یعنی اطلاعاتی كه نیاز كاربران هست) به اطلاعات ذی‌قیمتی در مورد كاربرانش دست پیدا كند. این اطلاعات می‌تواند در مورد تك‌تك كاربران یا اقشار خاصی از كاربران در محدوده‌های مكانی یا زمانی خاص باشد. مثلاً می‌تواند بفهمد كه نویسنده متنی كه یك حساب كاربری در گوگل دارد به دنبال چه چیزهایی در گوگل بوده یا برای دسته كسانی كه در محدوده مكانی "استان تهران" زندگی می‌كنند چه چیزهایی اهمیت دارد.

حتی می‌تواند بفهمد كاربران اینترنت مثلاً در استان "آذربایجان غربی" یا شهرستان "فسا" در "استان فارس" در زمان عید نوروز بیشتر به دنبال چه چیزهایی هستند. او می‌تواند از این طریق بسیاری از خواسته‌ها و سلایق ما و جامعه‌ای كه در‌ آن هستیم را بفهمد.
  
شاید اینها خیلی برای ما اهمیت نداشته باشد، ولی برای برخی افراد و شركت‌ها اطلاعات بسیار مفید و حتی حیاتی قلمداد می‌شوند. چطور؟ اگر با بحث‌های بازاریابی و تولید و فروش محصول آشنا باشید، به دست آوردن نیاز و سلیقه مخاطب برای تولیدكنندگان اهمیت زیادی دارد. گوگل با تحلیل محتوای اطلاعاتی كه از كاربران به دست می‌آورد (مثل اطلاعات مكانی، نوع جست‌وجوها، محتوای نامه‌ها و...)، اطلاعات بسیار ذی‌قیمتی برای شركت‌های مختلف تهیه می‌كند و اینجاست كه باید برای به دست آوردن این اطلاعات پول خرج كرد. یك‌سری از اطلاعات دم دستی‌تر در اختیار عموم قرار داده می‌شود تا قدرت گوگل نشان داده شود و ایجاد جذابیت كند؛ مثل اطلاعاتی كه در مورد بیشترین كلمات جست‌وجو شده از شهرهای مختلف جهان می‌توانید روی سایت گوگل ببینید.

تا اینجای مسئله را شاید بتوان با استناد به توافقنامه‌ای كه در ابتدای استفاده از گوگل و یا هنگام عضویت در آن می‌خوانید و قبول می‌كنید، هضم كرد.
شما با قبول این توافقنامه به گوگل این اجازه را می‌دهید كه از اطلاعات شما این گونه استفاده‌ها را انجام دهد.

به هر صورت باید بدانیم كه گوگل چیزی بیش از آنچه كه ما هزینه آن را می‌پردازیم، به ما نمی‌دهد. هزینه‌ای كه ما به گوگل می‌پردازیم، همان استفاده كردن ما از گوگل است. كافی است كه ما وارد سایت گوگل شویم و از خدماتش مثل جست‌وجوی عبارات و عكس‌ها، استفاده از جی‌میل و... استفاده كنیم تا هزینه این خدمات را پرداخته باشیم!

 اما چیز دیگری در این بین هست كه مسئله را برای كاربران حساس‌تر می‌كند. آیا گوگل می‌تواند به عنوان یك بازوی اطلاعاتی- امنیتی برای به دست آوردن اطلاعات از مردم و یا مبارزه با دشمنان دولت‌ها استفاده شود؟

پاسخ این سوال مثبت است و با توجه به دلایل و شواهدی كه در ادامه مطلب به آنها  اشاره می‌شود، دولت آمریکا خود یكی از حامیان اصلی آن است.

گوگل از شما چه می‌داند؟
اطلاع از وضعیت علمی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و به هر صورت اطلاع از وضع دولت‌های دیگر و نیروهای مرتبط با آنان، نقش اساسی در تأمین امنیت یك دولت خاص (در اینجا یعنی آمریكا) خواهد داشت. برای آمریكا اهمیت زیادی دارد تا بداند محققان كشور "الف" در زمینه پژوهش‌های علمی ـ صنعتی خاص، به چه نتایجی دست یافته‌اند؟

 برای آنها اطلاع از وضعیت اقتصادی و فرهنگی یك كشور خیلی مهم است. همچنین در زمینه‌هایی كه به آن نام تروریسم می‌دهند، شناخت تحركات تروریست‌ها و گروه‌هایی از این دست برایشان اهمیت حیاتی دارد.

دستیابی به این اطلاعات از جمله مواردی است كه هزینه زیادی برای كسانی كه این اطلاعات را می‌خواهند، دارد.

گوگل چگونه می‌تواند در تأمین اهداف مزبور نقش ایفا كند؟ باید دید كه گوگل چقدر در كسب این اطلاعات مفید است؟ آیا گوگل می‌تواند وضعیت تحقیقات علمی ـ صنعتی یك جامعه خاص را بفهمد؟ آیا گوگل می‌تواند ارتباطات بین افراد مختلف و احیاناً تروریست‌ها را آشکار کند؟

استفاده شما از معمول‌ترین خدمات گوگل یعنی جست‌وجوی اطلاعات (Search)، اطلاعات زیر را در اختیار گوگل قرار می‌دهد:
1- شماره IP رایانه شما: این شماره بسته به شرایط، مكان رایانه شما و اطلاعات مرتبطی را در دنیای اینترنت نشان می‌دهد؛ مثلاً اینكه شما از چه ISP (شركت تامین كننده اینترنت) استفاده می‌كنید و شهری كه هم اكنون در آن هستید و چیزهایی از این قبیل.

2- نوع سیستم‌عامل (مثل ویندوز xp) و مرورگری كه شما با آن كار می‌كنید (مثل فایرفاكس) و دقت صفحه نمایش شما (مثلا 800 در 600).

3- كلماتی كه از طریق گوگل، جست‌وجو كرده‌اید.
4- تمام سایت‌هایی كه از طریق صفحه جست‌وجوی گوگل وارد آنها شده‌اید.

 اگر شما دارای یك حساب جی- میل (Gmail) در گوگل باشید، باید اطلاعات زیر را به موارد بالا اضافه كنید:
- چه كسانی به شما نامه فرستاده‌اند.
- كسانی كه از شما نامه دریافت داشته‌اند.
- محتوای همه نامه‌های شما.
حتی اگر شما در جی‌میل، حسابی نداشته باشید، نامه‌هایی كه برای دارندگان جی‌میل ارسال كرده یا از آنها دریافت كرده‌اید شامل این موضوع می‌شوند.

استفاده شما از خدمات مختلف گوگل (مثل خبرخوان) و سایت‌های وابسته، اطلاعات بسیار بیشتری در اختیار گوگل می‌گذارد؛ مثلاً اگر شما در شبكه اجتماعی اُركات (Orkut) عضو باشید، تمام ارتباطات و فعالیت‌های شما در این شبكه در اختیار گوگل است.

موارد دیگری هم هستند كه برای كاربران كشور ما فعلاً(!) كاربرد و اهمیتی ندارند، ولی به آنها اشاره می‌شود.

به عنوان مثال Latitude ابزاری است که امکان به اشتراک‌گذاری اطلاعات در مورد موقعیت جغرافیایی افراد از طریق تلفن همراه را در سرویس My Location فراهم می‌کند. اگر چه در این سرویس کاربر با انتخاب یک گزینه به گوگل اعلام می‌کند موقعیت جغرافیایی او را شناسایی نکند، این شرکت در سرور خود آخرین اطلاعات مربوط به موقعیت فیزیکی او را در سرور خود نگه می دارد. آیا می‌دانستید گوگل از طریق این سرویس از عمر باتری گوشی شما و دیگر اطلاعاتی که به ظاهراً اهمیتی ندارند هم مطلع می‌شود؟

 بررسی جست‌وجوها
بهتر است ادامه گزارش را برای شمایی بنویسیم كه می‌خواهید كارتان از دید شخص سومی مانند گوگل مخفی بماند. بسیاری از مردم به هر دلیل می‌خواهند مقصودشان از جست‌وجوهایی كه در شبكه انجام می‌دهند، پنهان بماند اما گوگل مجموع جست‌وجوهایی را كه از طریق دستگاه رایانه هر شخص انجام شده، می‌داند.

آمار استفاده از سرویس‌های مختلفی كه از طریق این رایانه انجام شده (مثل ایمیل و...) را هم دارد. برایش خیلی سخت نیست تا بفهمد كدام جست‌وجو واقعی و كدام برای ردگم‌كردن است. حتی گوگل می‌داند كه از صفحات جست‌وجویی كه برای‌مان فراهم كرده، در چه سایت‌هایی كلیك كرده‌ایم.

 فرض كنید لابلای جست‌وجوهایی كه انجام می‌دهیم چند جست‌وجوی بی‌ربط به موضوع هم بكنیم تا طرف‌مان (یعنی گوگل) منظور ما را نفهمد و مثلاً رد گم‌ می‌كنیم، اما به دلیل اینكه كل عملیات ما تحت‌نظر گوگل انجام پذیرفته، خیلی نمی‌توانیم به پوشیده‌ماندن كارمان اطمینان داشته باشیم.

بررسی نامه‌های الكترونیك
یكی دیگر از چیزهایی كه به ذهن می‌رسد این است كه گوگل محتوای نامه‌های ما را بررسی كند. اگر مواردی از ارتباطات مشكوك در آنها یافت، مسئله را دنبال می‌كند تا به سرنخ‌های بیشتر و مدارك محكم‌تر برسد و نهایتاً این امور به مراجع خاص آن ارجاع می‌شود.

شاید بگوییم كه ما برای ارتباط با افراد بیگانه ایمیل‌ها را با نام مستعار می‌سازیم و از اطلاعات با عنوان مستعار استفاده می‌كنیم. البته كار خوبی است، اما اصلاً نباید به آن اطمینان كرد.
به این مثال توجه کنید:
بسیار پیش‌آمده كه در صندوق ایمیل شما كه به نام مستعار ایجاد كرده‌اید- نامه‌ای برای دوستتان فرستاده باشید. كافی است دوست شما در پاسخ ایمیل شما، نام واقعی شما را ببرد. یعنی تمام زحمات شما برای مخفی ماندن هویت‌تان بر باد رفت؛ ادامه این ماجرا مساوی است با لو رفتن اطلاعات بیشتر در مورد هویت شما و دوستان‌تان.

شاید بگویید «من یك ایمیل برای ارتباطات ناشناس دارم و یك ایمیل دیگر برای ارتباط با دوستانم.» خب این هم راه حل بهتری است، اما هنوز اطمینان بخش نیست. هر بار كه از گوگل استفاده می‌كنید، گوگل رایانه شما را با یك كوكی (با شماره شناسایی یكتا) شناسایی می‌كند. این كوكی دو سال روی رایانه شما اعتبار دارد و با هربار استفاده از گوگل، مجدداً احیا می‌شود. خب وقتی ببیند یك بار از ایمیل 1 و بار دیگر از ایمیل 2 روی این رایانه استفاده شده، احتمال زیادی می‌دهد كه هر دو متعلق به یك نفر باشد.

اگر صندوق ایمیل شما در گوگل (Gmail) باشد، گوگل تمام ایمیل‌هایی كه از آن ارسال یا به آن آمده باشد را می‌داند.
كسانی كه با ریاضیات و آمار سر و كار دارند، می‌دانند كه خیلی راحت‌ می‌توان از طریق "گراف"، ارتباط بین ایمیل‌ها، هویت‌ها را تشخیص داد.

البته شكل بالا، مثال بسیار ساده‌ای از گراف مزبور است. از طریق تحلیل محتوای ایمیل‌ها می‌توان به موضوع ارتباطات بین ایمیل‌ها پی برد.

ایمیل‌ها از نظر ارتباطات كاری، ارتباطات دوستانه، ارتباطات خانوادگی و عاطفی و... می‌تواند دسته‌بندی ‌شود. رایانه‌ها و مكان جغرافیایی آنها هم معلومند. مشكل است بتوان در چنین شبكه‌ای هویت مخفی داشت. شواهد زیادی در دست هست كه نشان می‌دهد، اطلاعات حتی پس از حذف آنها از سوی كاربران، در سرورهای گوگل نگهداری می‌شود.

بررسی گفتوگوهای آنلاین
گفت وگوهای ما در محیط‌های چت (chat) حاوی اطلاعات زیادی است و همانند ایمیل‌ها قابل تحلیل و پیگیری هستند.
 
بررسی استفاده ما از سرویس‌های مختلف گوگل

وقتی استفاده كاربران از خدمات مختلف گوگل به این موارد اضافه می‌شود، مسئله ابعاد جدیدتری به خود می‌گیرد. خدمات مختلفی كه گوگل روی سایت خود فراهم كرده، موجب اشتیاق هر چه بیشتر كاربران برای استفاده از گوگل می‌شود. البته برای استفاده از بسیاری از این خدمات باید در گوگل یك حساب كاربری ایجاد کرد. استفاده از فید ریدر (یا خواننده خوراك) سایت‌های مورد علاقه ما  برای گوگل معلوم می‌‌شود. استفاده ما از سرویس گوگل‌ارث (Google Earth)، مكان‌های مهم و مورد توجه ما را برای گوگل معلوم می‌سازد. از این طریق راحت می‌توان فهمید شما در كجا كار می‌كنید یا خانه‌تان كجاست؟ یا مكان‌های مهم و مورد توجه شما چه جاهایی هستند؟.

در ابتدای مقاله اشاره شد كه گوگل علاوه بر سرویس‌های مختلفی كه روی سایت خود دارد، سایت‌های دیگری را هم تحت مالكیت خود درآورده است. یعنی هر چه بیشتر سعی داشته تا افراد مختلف روی كره زمین با نیازها و سلایق مختلف را جذب خود كند. سرویس‌های مختلف گوگل، شبكه اجتماعی اركات (Orkut)، شبكه یوتیوب (YouTube) و سایت‌های بسیاری مثل اینكه شاید شما تعلقش به گوگل را ندانید، چیزهایی هستند كه معمولاً كاربران به آنها مراجعه دارند.

نصب گوگل‌دسك‌تاپ روی دستگاه رایانه شخصی، تیر خلاصی است كه به اطلاعات خود می‌زنید. این نرم‌افزار اطلاعات رایانه شما را بررسی كرده و یك موتور جست‌وجوی كوچك برای شما راه‌اندازی می‌كند. اما از كجا معلوم كه اطلاعات خاص(!) شما را برای جایی آن‌طرف‌تر از مرزها نفرستد؟!

هر بار استفاده كاربران، از خدماتی كه از سوی گوگل یا وابستگان او ارائه می‌شود، اطلاعاتی را در اختیار این شرکت می‌گذارد. مجموع اطلاعات جمع‌آوری شده با كمك علوم ریاضیات، آمار، روان‌شناسی و رفتارشناسی، علوم اجتماعی و... پردازش می‌شود و اطلاعات بسیار زیادی در مورد كاربران به دست می‌آید. اطلاعاتی از قبیل اینكه شما كه هستید؟ شغل شما، محل زندگی و كار، وضعیت روانی،عادت‌ها، علاقه‌مندی‌ها، كارهای جدی و امور تفننی و پروژه‌هایی كه در حال انجام آنها هستید. اینها مواردی هستند كه به راحتی از كنار آنها عبور می‌كنیم، در حالی كه برای دیگران ارزش زیادی دارد.

امروز می‌دانیم، همراه داشتن یك‌دستگاه تلفن همراه یعنی اینكه در هر لحظه می‌توان موقعیت فیزیكی شما را با اختلاف چند متر تشخیص داد. می‌توان ادعا كرد كه تشخیص این مسئله برای گوگل، حتی اگر با نام كاربری وارد نشده باشیم، چندان مشكل نباشد.

مواردی كه گفته شد، بیان تهدیدی است كه از طریق اینترنت متوجه ماست. ترفندهایی كه در محیط اینترنت برای مخفی ماندن خود  و كارمان به كار می‌بریم، چندان موثر نیستند و باید با خطر بزرگ و پنهانی كه از طریق سرویس‌های مختلف اینترنتی متوجه جامعه ماست، آشنا شویم. اگر فكر كنیم وجود چنین ابزار قوی مورد توجه مراكز سلطه نیست، قطعاً اشتباه كرده‌ایم.

مواردی كه در مورد گوگل ذكر شد، برای سرویس‌های دیگر مانند یاهو و... هم صدق می‌كند. گوگل به دلیل فراهم آوردن خدمات متنوع و مورد نیاز كاربران از جذابیت بیشتری نسبت به سایرین برخوردار است و كاربران بیشتری به سوی آن گرایش دارند.

نکته مهم این است كه خودمان دارای این فناوری‌ها شویم یا آنكه خطرات ناشی از آنها را به حداقل برسانیم.

داستان كیك زرد!
"فریتز" یك مهندس متبحر بود كه در بخش ساخت و تولید قطعات مربوط به پروژه‌های هسته‌ای كار می‌كرد. وقتی مسئولیت طراحی فرایند تولید كیك زرد به او سپرده شد، از آنجا كه نیاز به منابع دست اول و به‌روز داشت، تصمیم گرفت تا در اینترنت به دنبال منابع فوق بگردد. به همین دلیل در مركزی كه در سازمان هسته‌ای برای ارتباطات اینترنتی در نظر گرفته شده بود، كار خود را آغاز كرد.

در نوار آدرس مرورگر اینترنت، شروع كرد به تایپ كردن: google.com و در كادر جست‌وجو این طور تایپ كرد: yellow cake. لیستی از سایت‌ها برایش آمد و شروع كرد به كلیك كردن نام سایت‌ها تا ببیند محتوای آنها چیست؟ او جست‌وجوی خود را با عباراتی تخصصی‌تر ادامه داد و در نهایت اطلاعات مفیدی در مورد این ماده، فرایند تولید آن و قطعات دستگاه‌هایی كه آن را تولید می‌كنند، پیدا كرد. البته او كمی در مورد كار در اینترنت اطلاعات داشت. به همین خاطر در بین جسنجوهایی كه می‌كرد، چند جست‌وجوی بی‌مورد را هم انجام داد.

مثلاً یك بار به دنبال newspaper و بار دیگر به دنبال mobile و كلمات بی‌ربط به كیك زرد جست‌وجو کرد.
برای دریافت اطلاعات از سایت‌هایی كه آنها را پیدا كرده بود، لازم بود تا در یكی دوتا از آنها عضو شود و برای یكی دوتا از آنها ایمیل بفرستد. این‌كار‌ها را با ایمیلی كه به صورت ناشناس در جی‌میل ساخته بود، انجام داد. در انتها هم ایمیل خودش را چك كرد. البته این ایمیل به نام "مرد آوازخوان" در جی‌میل ساخته شده بود و هیچ ربطی به نام واقعی‌اش نداشت و با آن با دوستانش مكاتبه می‌كرد.

هزاران كیلومتر آن‌طرف‌تر از مرزهای كشور "ایندولند"، سرورهای گوگل گزارش دادند كه تعدادی جست‌وجوی با موضوع فرایند هسته‌ای در یكی از آدرس‌های اینترنتی این كشور انجام شده است. آدرس IP رایانه به‌كارگرفته‌شده مربوط به یكی از سازمان‌های درگیر در امور هسته‌ای بود.

در طول زمان چهار ساعت كار با رایانه مزبور، 17 مرتبه از عبارات تخصصی در مسائل فناوری هسته‌ای و پنج مرتبه عبارات پراكنده استفاده شده بود. در این مدت، از رایانه مزبور 57 كلیك به سایت‌های مرتبط با مسائل هسته‌ای شده بود. گوگل با توجه به اینكه خودش یك موتور جست‌وجوست، از محتوای سایت‌های مزبور كاملاً مطلع بود. در بازه زمانی كه از سوی رایانه مزبور این جست‌وجوها انجام شده بود (از ساعت 14 تا حدود 18) دو ایمیل از طریق دستگاه باز شده بود. یكی از آنها easy_driver با پروفایل ناشناس و دیگری  هم signing_man بود كه مشخصات پروفایل درست و حسابی نداشت. البته در یكی از نامه‌هایی كه به این ایمیل آمده بود، با عنوان جناب آقای "فریتز مك‌گال" نام برده شده بود كه هویت صاحب ایمیل را برملا كرد.

كار از این به بعد چندان سخت نبود. تمام ایمیل‌هایی كه با این ایمیل مكاتبه داشتند، بررسی شدند و فهرستی از كسانی كه با فریتز رابطه كاری داشتند، تهیه شد.

روز بعد فریتز ایمیل واقعی خود (یعنی mailto:signing_man@gmail.com) را از طریق رایانه شخصی كه در منزل داشت، چك كرد. تبلیغ نرم‌افزار گوگل ارث را به تازگی در اینترنت دیده بود. آن را نصب كرد و نخستین جایی را كه سعی كرد با آن مشاهده كند، محله مسكونی بود كه در آن زندگی می‌كرد. سپس سری هم به محلی در چند كیلومتری شهر، جایی كه قرار بود كارخانه تولید كیك زرد در آنجا باشد، زد. از بالا اصلاً شبیه به یك كارخانه هسته‌ای نبود!

رایانه مستقر در منزل شخصی او هم شناسایی شد و از این به بعد آن هم تحت نظر قرار گرفت.

این فرایند برای كسانی كه با فریتز رابطه مكاتباتی كاری داشتند، تكرار شد. اطلاعات خوبی نصیب گروهی كه از سوی سازمان سیا در شركت گوگل مستقر بودند، شد. آنها از طریق مرور عبارات جست‌وجو متوجه شدند كه وضع پروژه‌های هسته‌ای در چه مرحله‌ای است! همچنین با مدل‌سازی ارتباطات ایمیل‌ها و تحلیل محتوای آنها به اسم و رسم 11 نفر از محققان و دانشمندان مرتبط با مسائل هسته‌ای پی بردند. اغلب افراد مزبور از طریق نرم‌افزار گوگل‌ارث به مكانی در چند كیلومتری شهر سر زده بودند و معلوم بود كه قرار است آنجا خبری باشد! این محققان از ابزار گوگل‌ریدر برای مطلع شدن از آخرین اخبار و تغییرات در سایت‌ها و وبلاگ‌های مورد علاقه خود استفاده می‌كردند. برای تكمیل اطلاعات، از اطلاعاتی كه از سوی سایت یاهو و هات میل و چند سایت دیگر كسب شده بود، استفاده شد.

هنگامی كه مسائل حیاتی پیش بیاید گوگل، یاهو یا هر شركت دیگری باید با سازمان سیا همكاری كند؛ با تحلیل این سایت‌ها و همچنین جست‌وجوهایی كه این افراد در زمینه‌های دیگر داشتند، تا حدود زیادی مشخصات اخلاقی، فكری و روانی این افراد بر تیم سازمان سیا معلوم شد. قرار شد با چهار نفر از آنها تماس گرفته شود...

جنگ رسانه‌ای بزرگی علیه "ایندولند" آغاز شد. كار به تهدیدهای نظامی و لشكركشی كشیده شد. مابقی ماجرا هم که مشخص است
آذركمان بازدید : 415 نظرات (1)

در آرایشگاه های مردانه، كسی حوصله انتظار كشیدن ندارد. مشتری ها زیاد به اینكه چه كسی سرشان را می زند، اهمیت نمی دهند. همه دوست دارند زودتر كارشان تمام شود تا بروند و به زندگی شان برسند و… اما همین بودن و ماندن در آرایشگاه برای خیلی از خانم ها، خود زندگی است! آنجا خوش می گذرد.


آنجا ولوله ای برپاست كه قدیم ها می گفتند: مثل حمام زنانه، اما حالا كه اجتماع زنان موهبت حمام های عمومی را از دست داده، آرایشگاه ها را پاتوق كرده. آنجا مكانی ست برای دید و بازدید، دم به دقیقه یكی یا گروهی وارد می شوند و دیده بوسی آغاز می شود. مانتوها و چادرها آویخته می شود تا شوی غیررسمی لباس و قمپزهای خفن شروع شود. بعد بازار اخبار تازه و بازگویی شایعات، داغ می شود. بعد درددل و گاهی هم اشك و هق هق. اما بیشتر صدای خنده است كه گوش فلك را كر می كند و آرایشگرها كه مد انداری می كنند.
یك آرایشگر زن كه چند سالی است وارد این كار شده. توضیح می دهد: نخواهیم هم مجبوریم داستان زندگی همه مشتریان را بدانیم. می آیند درددل می كنند، از زندگی شان تعریف می كنند، از شوهرشان، بچه هایشان. راستش اینجور جاها، خانم ها از همدیگر چیز یاد می گیرند. مهم ترین چیز هم این است كه چطور با شوهرشان مبارزه كنند!
بساط های خرید و فروش، یكی از مهم ترین اركان آرایشگاه های زنانه اند؛ بیشتر لباس زیر، لباس خواب، شال، روسری، لوازم آرایش، بدلی جات و… در مواردی CD فیلم یا موزیك های جدید هم دیده شده كه می فروشند. حرف موسیقی شد، یادمان رفت بگوییم توی آرایشگاه معمولاً موزیك هم پخش می شود. در این مورد هم گرچه دستور رسیده كه فقط حق پخش موسیقی های بی كلام دارند، اما گاهی كه خانم ها فضا را خودمانی می بینند، از آهنگ های روز غافل نمی شوند. بیشتر بی كلام هایی كه استفاده می كنند هم موزیك كارهای معروف ایرانی است كه بدون صدای خواننده پخش می شود.
این كارناوال ساكن، یك چیز كم دارد. اگر گفتید چه؟ اینجور خانم ها به چه چیز دیگری علاقه مندند؟ بله، فال! انواع و اقسام فال ها در آرایشگاه های زنانه رواج دارند. از فال قهوه و چای و حافظ بگیر تا … . فالگیرها (كه بیشتر فال قهوه می گیرند) هم مثل كاركنان، با آرایشگاه پورسانتی كار می كنند. ضمناً فقط آن ها كه در آرایشگاه های بزرگ فعالند، هر روز به آنجا می روند. در سایر آرایشگاه ها، فقط روز خاصی سر و كله خانم فالگیر پیدا می شود. یا وقتی به اندازه كافی مشتری جمع شد، به او تلفن می كنند تا بیاید.
طبیعتاً هر آرایشگاه سبك و سیاق خودش را دارد و مشتریانش هم متناسب با آن جمع می شوند. در بعضی مكان ها گرداننده آرایشگاه به شدت مواظب سلامت اخلاقی محیط كار خود هستند و بعضی جاهای دیگر، اصلاً خود صاحب كار است كه فضا را خراب كرده. یكی از قدیمی های این حرفه می گوید: محیط بعضی از آرایشگاه ها خیلی افتضاح است. چون فضا بسته و كاملاً زنانه است، هر كاری دلشان می خواهد می كنند و واقعاً این ها هستند كه كمی این شغل را بدنام كرده اند.

مهم ترین عامل جذب: آمد داشتن
پیشتر درباره عوامل جلب مشتری، گفتیم كه فقط مهارت آرایشگر مهم نیست و امور دیگری هم در آن تاثیر دارد كه از نظر خانم ها حتی مهم تر از مهارت است. حالا وقتش است تا راز مهمی را با شما در میان بگذاریم: آن ها به «دست آرایشگر» به شدت اهمیت می دهند و به «آمد داشتن» آرایشی كه طرف برایشان انجام می دهد، اعتقاد دارند. حتی خود آرایشگرها هم خیلی محكم درباره این قضیه حرف می زنند و می گویند: «اگر بیشتر مردم درباره اش حرف می زنند، ما خودمان بارها این قضیه را به چشم دیده ایم…»
آن ها معتقدند آرایش (خصوصاً روی اصلاح صورت و ابرو حساسند) در زندگی خیلی از مشتریان شان تاثیر سریع گذاشته. از ماجراهای متعددی می گویند كه در روزهای كار در آرایشگاه شاهد رخ دادن شان بوده اند؛ قصه هایی مثل این: شوهر خانمی با او اختلاف داشته و از خانه قهر كرده. به عیال پیغام داده: طلاقت می دهم. خانم گرفته و غمگین، اتفاقاً گذرش به آرایشگاه می افتد و اصلاح می كند. فردا صبح زود، یك جعبه شیرینی و هزار بوسه تشكر نصیب بچه های آرایشگاه می شود. آقا به خانه برگشته و از رفتارش اظهار ندامت كرده!
آن ها طوری با آب و تاب و جدیت این ماجراها را تعریف می كنند كه آدم وسوسه می شود پی یك ماه خانه نشینی را به تن بمالد و خودش را بسپارد به دست این اصلاح گران معجزه گر، بلكه مشكلات ما هم حل شد! باید موقع كار خوش اخلاق باشی تا درباره ات فكر بد نكنند، بد به دل مشتری نیفتد. اگر اتفاق ناجوری برای طرف بیفتد، می گویند آرایشگرش «بد دست» بوده، بد دل بوده. برای خودمان هم این مسئله ایست، اما جداً آنقدر دیده ایم كه باور كرده ایم دست مان در زندگی و سرنوشت مشتری ها تاثیر دارد.

مهارت و مدرك كیلویی چند؟
به این ترتیب كه تا اینجا عرض شد، دو عامل مهم مشتریان را به سالن های زیبایی می كشد: یا خوش دستی آرایشگرها، یا شهرت و ذرق و برق آرایشگاه. اما پس مهارت و درستی كار استادهای سلمانی مونث چه؟ یعنی در آرایش بانوان، كیفیت كار اصلاً مهم نیست؟ شك نكنید كه دیگر اینقدرها هم اوضاع كشكی نیست. هرچند كه این روزها دیگر گرفتن مدرك آموزش و اجازه آرایش، خیلی راحت تر از قبل شده و آرایشگرهای كیلویی فراوانند.
آن قدیم ترها، تمام ابهت آرایشگر و آرایشگاهش به مدركی بود كه توی یك قاب درست و حسابی، بالای آینه ها و چراغ ها می درخشید. كمپانی هایی مثل «شوارتسكف» یا «اورئال» (تولید كننده لوازم آرایشی) تا اوایل دهه شصت هم در ایران نمایندگی های فعالی داشتند كه به شكل مرتب، اقدام به برپایی كلاس های آموزشی می كردند. از این كلاس ها استقبال خوبی می شد، چراكه مدرك گذراندن این دوره ها اعتبار زیادی داشت و گرفتن دپلم این شركت ها به این سادگی نبود؛ 6 ماه آموزش جدی و امتحانات پایان دوره سفت و سخت، نمی گذاشت كسی قسر در برود.
این روزها اما مدارك رنگارنگ كه معلوم نیست كدام به كدام برتری دارد، بر در و دیوار آرایشگاه ها دیده می شوند، كه شاید از همه بهترشان مدارك فنی حرفه ای باشد. اما آیا با این دست كلاس ها (مثلاً دوره های یك ماهه، موسوم به فشرده!) كسی آرایشگر می شود؟ چه می دانیم، شاید بشود!

تلفات آرایشگاهی
همیشه اینطور نیست كه همه چیز خوب و جو آرایشگاه خوش و پرلبخند باشد؛ گاهی هم حوادث ناجوری در این محیط ها می افتد كه بخش عمده اش ناگفتنی ست. از جیغ جیغ و گیس كشی و دعواهای معمول زنانه كه بگذریم، دیده شده كه دوستی های درون آرایشگاهی، گاهی به جاهای ناجور ختم شده اند.
دیگر اینكه فضای فریبا و خواستنی آرایشگاه ها باعث تمایل و جلب خانم های بسیاری به این حرفه شده. زنان و دختران زیادی با ورود به این دنیای كاملاً زنانه و آزاد، شخصیت شان دستخوش تغییر شده و چه طلاق ها و چه از راه به در شدن های بسیار كه ریشه در محیط كار این بانوان (با عرض معذرت) بی جنبه داشته است. مریم (كه گفتیم از پیشكسوت هاست) می گوید: «توی این سال ها كه دارم كار می كنم، دخترهای زیادی را دیدم كه به اسم آرایشگری آمدند ولی فقط فضای آرایشگاه را دوست داشتند. تا كمی آزادی پیدا می كنند هم خوب خوبه شان سیگاری و مشروب خور می شود، بقیه هم كه می روند و اوضاع شان آنقدر ناجور می شود كه رویمان نمی شود بگوییم همكار ما بوده… واقعاً محیط آرایشگاه برای این ها خطرناك است.»
زنانی هم كه به قول او: «تا می آیند توی این فضا، خودشان را گم می كنند و با دست خودشان زندگی شان را خراب می كنند». قصه هایش تمام نشدنی ست…
دزدانی هم هستند كه آرایشگاه را به عنوان محیط كار انتخاب كرده و از غفلت ناشی از پرچانگی و غیبت های آبدار بعضی ها، استفاده می كنند تا كیف ها و طلاهای مشتریان بیچاره را سرقت كنند. در تمام موارد مشاهده شده هم خانم های شاهد و ناظر، روی یك نكته توافق دارند: «دختره به حدی زبل بود كه كارش حرف نداشت! یك لحظه سرم را آنور كردم ببینم خواهرم چه می گوید، دار و ندارم را برد.» شاید اگر آماری وجود داشت كه برای محكم كردن ادعایمان ذكر كنیم، متوجه می شدید چرا از دزدی در آرایشگاه ها نوشتیم. آمارشان به شدت بالاست بی تردید.
اما خطرات آرایشگاه فقط به این موارد ختم نمی شود؛ حوادث بد دیگری هم هست كه در یك لحظه زندگی عده ای از آدم های لبریز از امید و آرزو را به نابودی كشانده اند. بدترین حادثه در سال 1359 اتفاق افتاد. در یك روز شوم، در حالی كه سه عروس مثل دسته گل همزمان زیر دستگاه سشوار بودند، سه راهی تقسیم برق اتصال كرد و طفلی ها – هر سه تایشان- پرپر شدند. این اتفاق در یكی از آرایشگاه های معروفی كه قبلاً ذكرش رفت، رخ داد. دلیل حادثه، استفاده از تنها یك سیم رابط برای دستگاه های پرمصرف سشوار حرفه ای بود. اما آیا كسی جرات گفتن این خبر به خانواده ها كه در انتظار آمدن عروس، داشتند شادی می كردند، را داشت؟ بدتر از آن، وقت رسیدن دامادهای بی خبر بود؛ سه مجنون كه مثل صاعقه زده ها، خوابیدن تن بی جان سه عروس در كنار هم را باور نداشتند…
چند سال بعد، عروسی دیگر، ماجرای تلخی دیگر؛ وقتی قرار بود برای براق شدن و جلوگیری از قرمز شدن چشم ها، به چشم عروس خانم قطره مخصوص ریخته شود، دستیار آماتور آرایشگر اشتباهاً از چسب مژه استفاده كرد. نتیجه فاجعه بار بود: ابتدا چسبیدن پلك های عروس بیچاره، همراه با سوزش و درد شدید، و آخرش هم از دست دادن دو چشم به جای رفتن به حجله گاه و خانه بخت…
قربانی حادثه بعدی عروس نبود، اما مگر فرقی می كند؟ ما بی خود رمانتیكش می كنیم، والا آدم آدم است دیگر. نیست؟ این یكی پوست سرش ور آمد و با موهای بلندش یك جا كنده شد. دلیل: برای ساختن مواد دكلره مو، به جای پودر و اكسیدان، از آمونیاك قوی استفاده شده بود.
لابد حالا نچ نچ می كنید و اگر مونث باشید، وحشت برتان می دارد كه: ای وای هفته آینده وقت آرایشگاه دارم! اما اگر مذكر هستید، با بنده دست به دعا بلند كنید: خدایا، از این كه ما را زن نیافریدی و از این بلایا مصونیم، شدیداً ممنون!

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 338
  • کل نظرات : 92
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 1403
  • آی پی امروز : 72
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 137
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 139
  • بازدید ماه : 158
  • بازدید سال : 2,518
  • بازدید کلی : 911,097